عكس
مهراد در حال نماز خواندن: مهراد در حال چوب زدن به آب در روستاي بابا حاجي: اينم يه پسر مؤدب كه ميخواد بره مهموني و ميگه ازم عكس بگير مامان: اينجا هم خاله بهاره داره آموزش حلقه زدن به مهراد ميده كه يه وقت شكمش بزرگ نشه و هميشه خوش تيپ بمونه: اينجا هم مهراد در كنار درياي شهر ما هستش(بابايي ميگه وقتي بچه بودن بچه هاي فاميل به اينجا مي گفتن دريا): اما اندر احوالات مهراد اينكه دو روزه بابايي رفته اردو و مهراد حسابي دلتنگ باباشه و حسابي بيقراري مي كنه براي باباش الهي فداش بشم من كه اين همه منتظره كه باباش برگرده ..ايشالله امشب ديگه باباشو بغل مي كنه و ديگه تموم دلتنگي هاش تموم ميشه ...